ثمره عشق بابا محمدو مامان سمیرا:النازثمره عشق بابا محمدو مامان سمیرا:الناز، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

الناز دخمل ناز مامانی و بابایی

الناز کمی غرغرو

1392/9/13 15:39
نویسنده : مامان الناز
623 بازدید
اشتراک گذاری

الناز مامان از لحاظ زبون و حرف زدن روز به روز پیشرفت میکنه اما برای راه رفتن هنوز پیشرفتی ندیدیم ازش.

توی این مدت الناز چند روزی را تب داشت و سر و فکش کاملا داغ بود.مال دندون بود اما ما که هنوز دندون جدیدی توی دهن خانمی ندیدیم.

ی مدت الناز خیلی بهانه گیر شده.وقتی جایی میریم یا کسی میاد پیشش باید یواشکی و با هزار ترفند اون طرف از پیشش بره.مخصوصا اگه خالش باشه.اگر متوجه شد شروع میکنه به گریه کردن و اروم کردنش خیلی سخت میشه.

بعضی وقت ها هم که خونه هستیم الکی ی چیز را بهونه میکنه و شروع میکنه به گریه کردن که البته این کار تقریبا هر شبشه.انگار جیره داره هرشب ی دل سیر گریه کنه بعد بخابه.

البته بهونه گیری هاش بیشتر مال وقت هایی که بابا محمد خونه است.وگرنه وقتی خودمون ٢تا تنها باشیم ارومه و بازی میکنه.

خوشگل من تمام زیروبند گوشی مامانی را بلده و خودش صفحه SMS را مياره و خيلي ناز ميگه اس ام اس و كلي حرف تايپ ميكنه و گاهي وقت ها هم ارسال ميكنه.

کلمات جدیدی که االنازم یاد گرفته:

خبادز:خداحافظ

خطناکه:خطرناکه

علوسی:عروسی

زمنو:زن عمو

عمیظه:عظیمه اسم زن عموی الناز

و خیلی از کلمات دیگه که ذهن مامانی یاری نمیکنه.

راستی دایی حسین هم داره نی نی دار میشه و هم بازی ت توی راهه ایشاله.

الناز عاشق اناره:ببین با خودش چکار کرده

توی شب های دهه اول محرم بابایی میرفت هیئت و من و الناز چند ساعتی تنها تو خونه بودیم.و برای خودش بازی میکرد.ریخت و پاشیدگی اشپزخونه تنها قسمتی از شاهکار های ناناز مامانه.البته الان زیاد نیست گاهی وقت ها کاری میکنه که دیگه راهی واسه رفتن تو اشپزخونه نمیمونه.

تیپ الناز در ماه محرم:

به قول بابایی شیطنت از سر و روش میباره

مدل جدید نشستن الناز:تازگی ها عادت کرده فقط این مدلی میشینه

الناز حاضر و اماده برای بیرون رفتن:

 

ماچالنازم با تمام وجود دوستت دارم ماچ

قلبقلبقلبقلبقلبقلب

ماچتو زندگی مامانی و بابایی هستیماچ

پسندها (1)

نظرات (8)

خاله کمیل و کیان
13 آذر 92 22:24
وااااااااااای صورتشو ببینقربونت برم من
مامان درسا
14 آذر 92 1:40
ای جانم قربون ژستای قشنگت. مامانی نق نقش به خاطر دندونه نگران نباش و تحمل کن.
مرضیه
16 آذر 92 8:41
سلام ماشالا چقدر شیطونه. چطور مهارش میکنی این آتیش پاره رو؟ عزیزم من نی نی مو هفته پیش کورتاژ کردم. برام دعا کن خدا باز کمک کنه مامان بشم و برام حفظش کنه
الهام(مامان اميرحسين)
16 آذر 92 17:04
سلام عزيزم ممنون بهمون سر زدي!! دخمل نازي داري اصفهاني هستين؟؟
خاله کمیل و کیان
17 آذر 92 1:57
اپم
معصوم/مامان جان جان فاطمه
17 آذر 92 23:46
انار دونه دونه الي داريم يك دونه ماماني شايد دير راه افتادنش ارثي باشه مثلا شما يا بابايي نگران نباش راه هم ميوفته انشاا... فداي فيگور هاش
مامانی غزل جون
18 آذر 92 16:03
جااااااااااااااانم من عاشق خرابکای های بچه هام مامانی از این دوران لذت ببر
خواهر طاها
29 آذر 92 19:59
عزیزم ممنون کهسر میزنین ببخشید به خدا سرم خیلی شلوغه وگرنه زود تر از اینا مزاحم میشدم چه دختر نازی دارین داغشو نبینین